مقدمه: واژه کاپیتولاسیون به معنی انعقاد عهدنامه و قرارداد و یا خود عهدنامه و مفهوم عام حقوقی آن عبارت است از پیمانهایی که حقوق قضاوت کنسولی و حقوق برون مرزی را به کشور دیگری در قلمرو حاکمیت ملی کشور میزبان اعطا میکند.
یکی از بزرگترین خیانتهای حکومت پهلوی پس از قیام 15 خرداد 1342، که زمینهساز تبعید امام خمینی(ره) به خارج از کشور به شمار میرود، تصویب لایحه کاپیتولاسیون در مجلس شورای ملی بود. این لایحه پس از برگزاری رفراندوم شاه و تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی که هر دو با موضعگیری امام خمینی(ره) روبرو شد.
با ارجاع واقعه معاهده کاپیتولاسیون باید گفت امام خمینی (ره) پس از اطلاع کامل از متن لایحه از منابع گوناگون، مراجع و علمای قم را مجدداً به جلسه هفتگی فرا خواند. بنا به گزارش سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) این جلسه در روز دوم آبان با حضور امام خمینی (ره)، سیدشهاب الدین مرعشی نجفی، میرزاهاشم آملی، مرتضی حائری یزدی و سیدمحمدحسین طباطبایی تشکیل شد. در این جلسه ضمن گفتگو درباره چگونگی واکنش در برابر قانون کاپیتولاسیون، امام خمینی (ره) اعلام کرد در روز بیستم جمادی الثانی سالروز تولد حضرت زهرا(س) برابر با چهارم آبان در خانه خود سخنرانی خواهد کرد.
افزون بر این، امام خمینی (ره) با فرستادن افرادی همراه نامه، عالمان دیگر شهرها را از ماجرا آگاه کرد تا با متحدکردن عالمان سراسر کشور، مخالفت ایشان با این لایحه دارای تأثیر بیشتری باشد. برابر گزارش ساواک نامههایی به علمای شهرستانها ازجمله عبدالرسول قائمی در آبادان، سیدعلی بهبهانی در اهواز و محمدطاهر شبیره (شبیری) در خرمشهر فرستاده و از آنان دعوت شد علیه کاپیتولاسیون موضع گیری کنند. پس از آگاهی مردم، جمعیت زیادی از شهرستانها برای شنیدن سخنان امام خمینی (ره) راهی قم شدند. ساواک جمعیت حاضر در این جلسه را شش تا ده هزار نفر گزارش کرده است. از آنجاکه سخنرانی ایشان در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بود و محمدرضا پهلوی حساسیت ویژهای به سخنان ایشان درباره آمریکا داشت، برای بازداشتن ایشان از سخنرانی یا دست کم از حمله به آمریکا، وی نمایندهای به قم فرستاد؛ اما امام خمینی (ره) او را نپذیرفت و او با سیدمصطفی فرزند امام خمینی (ره) دیدار کرد و خطرناک بودن حمله به آمریکا را یادآور شد. امام خمینی (ره) بی توجه به پیام و توصیه پهلوی طبق زمان اعلان شده، ساعت هشت و سی دقیقه چهارم آبان ۱۳۴۳، در بیت خود، واقع در یخچال قاضی، به سخنرانی پرداخت که بسیار مهم بود و در تاریخ ثبت شد. ایشان پس از نام خدا سخنان خود را با آیه استرجاع «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ راجِعُونَ» که قرائت آن نشان مصیبتی بزرگ بر اسلام و مسلمانان بود، آغاز کرد و تأثرات قلبی و ناراحتی شدید خود را ابراز و اعلام عزای عمومی کرد و با اشاره به مفهوم الحاق ایران به پیمان وین و کاپیتولاسیون که نشانگر مصونیت قضایی نظامیان و غیر نظامیان آمریکایی است، نتایج سیاسی و اجتماعی مصوبه را با ذکر مثالهایی برای مردم بازگو کرد و یادآور شد اگر یک آمریکایی یکی از مراجع تقلید یا شاه ایران را ترور کند یا زیر بگیرد، دولت و قوه قضاییه ایران حق بازخواست و محاکمه او را ندارد و اگر کسی یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد بازخواست خواهد شد. رژیم پهلوی با تصویب چنین لایحهای به انگیزه گرفتن وام دویست میلیون دلاری از آمریکا آن هم با بهرهای سنگین خودش و استقلال کشور را فروخت. ایشان عامل این ننگ و فضاحت را دولت و مجلسِ سر نیزه و آمریکایی دانست، نه نمایندگان مردم؛ زیرا آنان هیچ گونه ارتباطی با مردم ندارند. ایشان عمل نمایندگان مجلس سنا و مجلس شورا را خیانت به کشور و اسلام و مصوبات آن را غیرقانونی و همچنین وکالتشان را غیرشرعی و غیرقانونی خواند و آنان را از وکالت عزل کرد.
ما برای اطلاع از شرح کامل این لایجه با دکتر محمدرضا خانلری، عضو هیئت علمی دانشگاه امام خمینی(ره) و فعال سیاسی به گفتوگو نشستیم.
در ابتدا به اختصار درخصوص لایحه کاپیتولاسیون توضیح دهید:
واژه کاپیتولاسیون ایتالیایی و به معنای قرارداد و معاهده است. لایحه کاپیتولاسیون در ایران معاهدهای بود که در زمان صفوی بین دولت ایران و کشور خارجی منعقد شد. خلاصه این تفاهم نامه چنین بود که اتباع خارجی اعم از مستشار، مسئول و حتی خدمه آنها اگر در کشور میزبان مرتکب جرم شوند باید طبق مقررات و احکام قضایی خود یعنی در کشور مبدا محاکمه شوند.
در ابتدا این معاهده بین مسیحیان و غیر مسیحیان بود ولی بعدها در ایران هم به گونهای دیگر تسری یافت که معاهدههایی همچون ترکمنچای نیز از این دست هستند. این معاهده در دولت صفوی آغاز و در دوره مشروطه ملغا شد و مجدد در دوره محمدرضا پهلوی، دولت وقت این قرداد ننگین را پذیرفت.
سال 1341 امینی به دلیل پیشینه وابستگی شدید به آمریکا نخست وزیر شد ولی حتی ایشان هم از پذیرش این لایحه خفت بار امتناع کرد. اما محمدرضا شاه به همین علت امینی را برکنار و اسداله اعلم را به جای ایشان به نخست وزیری منصوب کرد و در نتیجه لایحه کاپیتولاسیون در این دوره در مجلس شورای اسلامی تصویب رسید.
با تصویب این لایحه در مهر ماه 41 و اطلاع پیدا کردن امام خمینی از آن، ایشان در چهارم آبانماه آن سال نطق تاریخی خود را ایراد کرد که میتوان گفت آن نطق آغازی برای جوشش و جنبش مردم در 15 خرداد سال 42 تا آبان سال43 بود که البته میتوان حرکت آزادانه و انقلابی امام در آبان 43 را هم در ادامه نهضت و قیامی ارزیابی کرد که از آبان 42 شروع شد.
امام در نطقِ، به اصطلاح پرخاشجویانه خود شدیدا به تصویب لایحه کاپیتولاسیون معترض میشود البته اساس این اعتراض به دولت آمریکا بوده و امام این معاهده را سند بردگی ایران خطاب میکند. این لایحه به گونهای بود که اگر حتی یک خدمه آمریکایی در ایران، با تمدن چند هزار ساله، مرتکب جنایتی میشد ما حق اعتراض و محاکمه وی در کشور خودمان را نداشتم.
امام در نطق ابتدایی به علما هشدار میدهد که به فریاد اسلام برسند چراکه این معاهده سند ذلت ایران اسلامی است ودر بیانیه دیگری خطاب به شاه اعلام میکند که "ای شاه من میخواهم تو آقا باشی و نوکر نباشی وکشور ایران را به نوکری اجنبی وا نداری".
این سخنرانی در قم و در اجتماعی برگزار شد که مردم از سراسر کشور در آن حضور داشتند، این سخنرانی بُرد ملی و بین المللی پیدا کرد، رژیم همان روز امام را دستگیر و سپس به ترکیه تبعید کرد و فرزند ارشد ایشان شهید مصطفی خمینی را نیز دستگیر و زندانی کرد.
بعد از این اتفاق، امام اعلامیه داد که این اعلامیه در تیراژ وسیع که در آن زمان اسباب تعجب بسیاری بود منتشر شد و طی چندساعت 40 هزار نسخه منتشر و توسط جوانان انقلابی توزیع شد.
امام در این اعلامیه به مبانی ذلت بار لایحه کاپیتولاسیون برای ایران اسلامی اشاره میکند و براین تاکید دارد که این لایحه تمدن چندهزار ساله ایران و چه بسا حرمت اسلام را نشانه رفته و با آن عزت ایرانی را از بین میبرد. ایشان در ادامه به مردم هشدار داده و آنها را دعوت میکند تا نسبت به این لایحه با جدیدت بیشتری موضع بگیرند.
امام خمینی در قبل و بعد از انقلاب تا آخر حیات پر برکتشان همواره اصلیترین دغدغهشان حفظ اسلام بود وبس؛ و اگر در آن نطق تاریخی، علمای دین و مردم مسلمان را مستقیما خطاب قرار میدهند در سدد ادای تکلیف الهی خود است.
اگربخواهیم از منظر سیاسی هم به این مسئله و حرکت امام در آن دوره تاریخ نگاه کنیم کمتر مشابهی با آن از جانب دیگر پیشقراولان نهضتهای استقلال طلبانه بشری میتوانیم سراغ بگیریم کما اینکه اگر کاپیتولاسیون در کشوری اجرایی شود استقلال آن کشور مورد تعرض جدی اجنبی قرار میگرفت.
در بخشی از اعلامیه امام آمده است که دولت آمریکا مسبب و پیگیر اجرای این لایحه در ایران است.
همانطور که امروز هم همگان شاهدند استکبار امریکایی همواره حامی اسرائیل و صهیونیست بوده و با ملل مسلمان رفتاری حقارت آمیز داشته و دارد، هشدار امام هم در رد کاپیتالسیون برای عدم تسلیم در مقابل این جانیان ضد بشر بوده است.
در اعلامیه آمده که ملت ایران زنجیرها را پاره میکنند و اساسا کاپیتولاسیون سند بردگی و به زنجیر کشیده شدن ایرانی است و امام ملت را ترغیب میکند که این زنجیرها را پاره کنند.
البته باید به این مسئله تاکید داشت که امام در اعلامیه علاوه بر علما، استادان را نیز مخاطب قرار میدهند تا جوانان را نسبت به ظلم وارد شده بیدار و آگاه کنند.
اگربخواهیم از منظر سیاسی هم به این مسئله و حرکت امام در آن دوره تاریخ نگاه کنیم کمتر مشابهی با آن از جانب دیگر پیشقراولان نهضتهای استقلال طلبانه بشری میتوانیم سراغ بگیریم کما اینکه اگر کاپیتولاسیون در کشوری اجرایی شود استقلال آن کشور مورد تعرض جدی اجنبی قرار میگرفت.
اجرای لایحه کاپیتولاسیون چه اهدافی را دنبال میکرد:
همانطور که گفته شد منشا کلمه کاپیتولاسیون ایتالیا و روم باستان بوده و اساسا این لغت نیز از یک منطقه ایتالیایی گرفته شده که در آنجا حاکمیت مسیحیان، طبق این معاهده افراد غیر مسیحی را تسلیم خود میکردند، این معاهده تا زمان صفوی امتداد پیدا کرد که البته در ایران که جوامع مسیحی وجود نداشت اصل این فرآیند یعنی استکبار اجرایی شد به این معنا که آمریکا برای سلطهکشیدن ایرانی که دارای تمدن و منابع غنی بود اقدام به اجرای لایحه کاپیتولاسیون کرد، در این بین نیز ضعف دولت مرکزی کشور در ایجاد فرصت برای این لایحه توسط آمریکا بیتاثیر نبود و در واقع کشور آمریکا حاکمیت و قوه قضایی ایران را واجد صلاحیت برای رسیدگی به جرایم اتباع آمریکایی نمیدانست و ایران را بااین لایحه مورد تحقیر قرار داد.
امام در نطق لایحه کاپیتولاسیون اعلام خطر کردند، منظور امام از خطر چه بود؟
طبق اصلاحات ششم بهمن شاهنشاهی مطرح شد که لزومی ندارد نمایندگان مجلس به قرآن سوگند یاد کنند، امام در همان زمان مسئولین را مخاطب قرار داد که شما از اسلام و قرآن چه عواقبت بدی دیدید که میخواهید آن را کنار گذاشته و با آن مقابله کنید؟ البته این مسئله به این معنا بود که کنار گذاشتن اسلام به مرور زمان اتفاق میافتاد چنانچه پیش از آن هم مطرح بود افراد با هر دینی میتوانند وارد مجلس شوند، حال اینکه چقدر افراد مسلمان به اسلام و سوگند به قرآن پای بند هستند مسئلهای متفاوت است اما اینکه در کشور اسلامی به صراحت کنار گذاشتن قرآن مطرح شود این امر یک خطر بزرگ است.
از سوی دیگر در کاپیتولاسیون نیز مطرح شد که محاکمه اتباع باید طبق قوانین کشور مبدا باشد به این معنا که کشور مبدا قوانین ما را قبول ندارد و این درحالی است که آن زمان، کشور ایران قطب شیعه در جهان بود و در اصل ماجرا قوانین ایران اسلامی زیر سوال میرفت و در مجموعه میتوان گفت این لایحه در واقع مبارزه با اسلام بود.
ضمن تشکر از وقتی که برای این مصاحبه گذاشتید، در پایان اگر حرف و نکته خاصی مدنظر شماست، بفرمایید:
جوانان ما به ویژه دانشجویان باید با تاریخ پرافتخار و تمدن دیرینه اسلام و ایران آشنا شوند و برما به ویژه استادان دانشگاه واجب است با حداکثر توان نسبت به این تشریح این مسائل، شفافسازی و روشنگری نسل جوان کوشا باشیم.