حجت الاسلام و المسلمین محمد بهمنی در گفت و گو با خبرنگار روابط عمومی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) درباره سبک زندگی و علت اهمیت این موضوع گفت: انسان به دلیل دارا بودن عقل و قلب که خانه احساسات است در پیشگاه خداوند متعال مسئول بوده زیرا انتظار پروردگار از وی خردورزی است.
وی ادامه داد: رفتارهای انسان تعیین کننده دنیا و آخرت او است بنابراین وی در انتخاب رفتار و سبک زندگی مختار است اما رها نیست در واقع تعریف و فهم از حقیقت انسان و جهان تعیین کننده سبک زندگی است؛ اگر تمام لحظات زندگی انسان، رفتارها و احساسات وی بر اساس آرمان ها و اصول اسلام پایه ریزی شود سبک زندگی، اسلامی می شود.
حجت الاسلام بهمنی در تعریف سبک زندگی توضیح داد: سبک به معنای شیوه، روش و گونه است که هر سبکی تفاوت هایی با روش های دیگر دارد و زندگی یکی از آسان ترین و سخت ترین مفاهیمی است که با آن مواجه هستیم، زندگی وجود خارجی ندارد اما می توان با مفاهیم و مسائل خارجی آن را انتزاع کرد بنابراین زندگی مفهومی است که به شیوه و روش های گوناکون صورت می گیرد.
این استاد اموری چون معاشرت با دوستان، شرکت در جلسات علمی و غیر علمی، غذا خوردن و سایر فعالیت ها را مفهوم عادی زندگی دانست و تصریح کرد: شیوه و روش انجام این امور سبک زندگی نامیده می شود که مفهوم دغدغه انگیز زندگی گذران عمر است، گذر عمر در انتظار فهم انسان نمی ماند بلکه با شروع حیات وی به سرعت حرکت می کند؛ انسان در مسیر زندگی فرصت پر کردن ظرف عمر خود را دارد و سبک زندگی معادل نحوه پر کردن این ظرف است.
وی اذعان داشت: مردم در قیامت با توجه به سبک زندگی خود محشور می شوند به همین دلیل جهنم با تمام وسعت خود برای مردم بخیل و تنگ نظر کوچک و تنگ است بنابراین انسان ها با شیوه رفتاری و نحوه گذران عمر، سبک زندگی خود را می سازند.
حجت الاسلام بهمنی بینش را منشا تفاوت اخلاقی انسان ها خواند و تشریح کرد: انسان ها اندیشه و بینش متفاوتی نسبت به مسائل مختلف دارند و در نتیجه گرایش های گوناگونی در آن ها شکل می گیرد که این اختلاف تمایلات، ریشه تفاوت رفتار و عملکردهای انسان ها است؛ مطالعه باعث افزایش بینش در انسان می شود و متناسب با آن رفتار رشد می کند؛ دین اسلام نسبت به رفتار، تمایلات و بینش های او بی تفاوت نیست.
استاد دانشگاه سبک زندگی را معیار تعیین کننده تمدن نامید و ابراز کرد: تمدن، نظام فکری و فرهنگی حاکم بر زندگی انسان است که تمام ساحت های وجودی وی را در سیطره خود قرار می دهد و همه جنبه های دنیوی، اخروی، سخت افزاری و نرم افزاری انسان را با توجه به آرمان های خود محقق می سازد؛ تمدن نسبت به رابطه انسان با خدا، عالم هستی و موجودات دیگر پویا و حساس است و برای هر یک از این ساحت ها تعریف مشخصی دارد به گونه ای که تفاوت تمدن قبل و بعد از رنسانس، دو سبک زندگی کاملا متفاوت ایجاد کرده است؛ انسان قبل از دوره رنسانس خود را اشرف مخلوقات می خواند بنابراین به گونه ای زندگی می کند که بهترین مخلوق برای خالق عالم باشد و تمام کنش ها، گرایش ها و سبک زندگی او بر اساس مخلوق بودن ساخته می شود.
وی اضافه کرد: اما انسان بعد از رنسانس تعریف جدیدی از خویش پیدا می کند آنچنان که خود را اشرف موجودات می نامد و در این تمدن، گرایش ها، رفتارها و سبک زندگی او گونه ای دیگر پیدا می کند به طوریکه تمایلات و خواسته های خود را محور قرار می دهد و باطل آن چیزی می شود که مورد پسند او نیست؛ در این تعریف انسان مختار است و با اختیار خود را رها می کند و چنین انسانی اگر خداوند را بپذیرد برای او چارچوب و تکلیف قائل می شود و سبک زندگی او تفاوت بسیاری با زندگی انسان اشرف مخلوقات پیدا می کند.
حجت الاسلام بهمنی با تاکید بر رابطه مستقیم سبک زندگی و عقاید انسان تشریح کرد: سبک زندگی نشان دهنده میزان نفوذ یک نظام، فرهنگ و تمدن در متن جامعه است و تمام تمدن ها و نظام های فکری برای حفظ بقای خود تلاش می کنند تا یک سبک زندگی مشخصی به مردم ارائه دهند زیرا تا یک نظام به سبک زندگی تبدیل نشود آرمان هایش اجرا نخواهد شد و اگر جامعه ای سبک زندگی یک نظام را نپذیرد به این معنا است که مبانی فکری و ارزش های آن نظام را قبول ندارد.
عضو گروه تاریخ و اندیشه سیاسی ایران در بیان سبک زندگی اسلامی توضیح داد: جامعه اسلامی مبتنی بر توحید است؛ پیامبر فرموده اند که هر که به "لااله الا الله" برسد رستگار خواهد شد بنابراین درمی یابیم که هیچ کس جز خداوند سزاوار ارائه سبک زندگی به انسان نیست زیرا او مالک حقیقی موجودات است و تصرف در ملک کسی بدون اجازه او دزدی محسوب می شود بنابراین سبک زندگی اسلامی به معنای چشم پوشی از لذات و نعمات نیست بلکه در این روش زندگی رنگ خدایی می گیرد؛ انسان ها قادر به زندگی ساختگی نیستند و اگر اینگونه باشد زندگی آن ها دوامی ندارد همانگونه که یک نقاش به صورت طبیعی نگاه خاصی به دنیای اطراف خود دارد و با ظرافت به زیبایی های طبیعت می نگرد و همچنین یک شاعر که برای شاعرانه زیستن هیچ تلاشی جز زیستن انجام نمی دهد بنابراین سبک زندگی نشان دهنده میزان حضور ارزش های جامعه در رفتارها است.
این استاد با اشاره به 200 سال قبل که دنیای اسلام با غرب مواجه شد عنوان کرد: از همان 200 سال گذشته تا به امروز تمام تلاش روشنفکران غرب زده در کنار تمام اقدامات نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نفوذ در لایه های سبک زندگی جوامع اسلامی بوده است؛ بعد از انقلاب اسلامی ایران، تحولاتی بنیادین براساس نظام فکری و ارزش های دینی در نظام سیاسی کشور بوجود آمد و به تعبیر امام خمینی (ره) مردم برای اررزش ها انقلاب کردند نه برای نان و این ارزش ها تعیین کننده سبک زندگی است بنابراین روش زندگی انسانی که براساس ارزش های فکری انقلاب و تمایلات حاکم بر انقلاب زندگی می کند با سبک زندگی انسانی که ارزش های مدرن بر او غالب است متفاوت می باشد.
وی درباره تاثیر اسلام بر زندگی انسان بیان داشت: بسیاری از مردم احساس نوع دوستی، دستگیری مردم، محبت به خلق و ایثار برای خدا را از ویژگی های دوران اولیه بعد از انقلاب می دانند زیرا همدلی و سبک زندگی حاکم در آن دوران مبتنی بر ارزش های معنوی و انقلابی بود؛ بعد از پایان جنگ، تهاجم فرهنگی برای تغییر ارزش های انقلاب در دستور کار دشمنان قرار گرفت زیرا ایجاد روحیه خودباوری در بین کشوررهای اسلامی، تحقق نوع خاصی از زندگی برپایه ارزش های انقلاب و فرهنگ اسلامی عامل تحقق انقلاب و شکسته شدن نظام استعمار بود بنابراین دشمن برای آنچه که اساس شکست خود می دانست برنامه ریزی های پچیده و طولانی مدتی را آغاز کرد.
استاد دانشگاه در ادامه گفت: تغییر فرهنگ عمومی، تغییر ارزش های اجتماعی و ارزش سازی های کاذب دربرنامه ریزی تهاجمات فرهنگی درمورد ایران قرار گرفت برنامه هایی که طبق فرموده رهبر انقلاب شبیه خون فرهنگی نام گرفت؛ به دلیل آنکه نوع نگاه انسان به عالم و آدم تعیین کننده سبک زندگی انسان است، علوم انسانی غربی که محصول دوران مدرن است جهت تنظیم، مدیریت و سازمان دهی زندگی انسان جدید که با تحولات دوره رنسانس متولد شد در قامت یک دین جدید ظهور کرد؛ علوم انسانی تعیین کننده شیوه های صحیح زندگی از منظر انسان مدرن است به همین دلیل رهبر انقلاب جنبش نرم افزاری و تلاش برای تدوین علوم انسانی را در کنار سفارش به پیشرفت های علمی از ضروریات انقلاب اسلامی می دانند.
حجت الاسلام بهمنی در پایان با تاکید بر نقش دانشگاه در تعیین سبک زندگی ابراز داشت: دانشگاه نقش غیر قابل انکاری در زندگی مردم دارد و تنها زمانی می تواند در ارائه سبک زندگی درست تاثیرگذار باشد که موقعیتی را در تدوین علوم انسانی و بومی بدست آورده باشد.