درج شده توسط: مدیر سایت

نشست تخصصی آینده پژوهی تغییرات اجتماعی و فرهنگی ایران در دانشگاه برگزار شد

12 Nov 2019

کد خبر : 906293

تعداد بازدید : 2

نشست تخصصی آینده پژوهی اجتماعی و فرهنگی، با حضور دکتر نعمت الله فاضلی، استاد انسان شناسی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و جمع زیادی از دانشجویان آینده پژوهی و جامعه شناسی و کارشناسان و مدیران سازمان های خارج از دانشگاه  در محل پژوهشکده آینده پژوهی برگزار شد. در این نشست تخصصی مباحث زیر توسط دکتر فاضلی مطرح شد: مسأله مندی آینده: اولین مفهوم مطالعات آینده پژوهی و بررسی کلان روندها و تغیرات اجتماعی، مسِاله مند نمودن «آینده » است. ما باید به این نکته نایل شویم که مفهوم «آینده» چگونه در جامعه ایرانی به مساله  بدل شده اند و همه گروه ها در گیر امری به نام آینده شده اند و به لحاظ تاریخی چطور آینده برای ما ظاهر شد. امروزه زایش و رویش آینده در ذهن ما،مثل هر پدیده دیگری آزار دهنده شده است. مردم در گفتگوهای روزمره دایماً از این امر صحبت می کنند که در آینده چه اتفاقی می افتد. مطالعات آینده پژوهی روش ها، مبانی و قلمرو های فکری خود را ایجاد کرده است و امروزه دانشکده ها و موسسات زیادی به شیوه فنی و تکنیکی در خصوص آینده صحبت می کنند و قلم می زنند. به مانند همه حوزه های پژوهشی دیگر به اندازه کافی کتاب ها و مقالات زیادی در این عرصه تولید شده است. هرچند نباید این نکته انتقادی را ناگفته گذاشت که آینده پژوهی در ایران نیز  بیشتر به کسب و کار بدل شده است و نه یک امر پژوهشی و گشایش در امور زندگی روزمره. برساخت آینده دکتر فاضلی بعد از مباحث نظری در خصوص معنی زمان به این نکته تاکید داشتند که در جهان پیش  معاصر، مفهوم آینده به معنای امروزی به وجود نیامده بود و به عبارتی مردم با آن زیاد آشنا نبودند. «آینده» در نگاه پیشامعاصر بیشتر صبغه منجی گرایانه و آرمانی، مقدس و انتظارگرایانه داشت. اما، بر خلاف گذشته مفهوم آینده در جهان معاصر امری تجربی، ممکن و محتمل است. زمانی که به دنیای معاصر می رسیم مساله اساسی در جامعه معاصر ما «گفتمان تغییر» است. منظور مساله همان مناقشه انگیزی، درگیری و پرسش انگیزی هر امری به صورت همگانی است. یعنی همه اقشار اجتماعی و نه فقط اندیشمندان به دغدغه ای عمومی به نام «آینده» روبرو هستند. آینده از امری عادی به دغدغه ای هر روزه بدل شده است. در این رویکرد آینده آسیب نیست بلکه مساله است. آینده وقتی مساله مند می شود که به امری همگانی و یا در سطح فرهنگی همه ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را درگیر می سازد. زمان یکی از بنیادی ترین مؤلفه های آینده به شمار می رود و زمان بر خلاف مکان عینیت و مادیت ندارد و ملموس نیست. تفکیک زمان به مقیاس هایی مثل گذشته، حال و آینده تفکیکی تصنعی به منظور پیشگیری از سردرگمی است. به عبارتی، توسعه یافتگی یک جامعه به میزان بسط زمان حال یستگی دارد.  کلیدی ترین تغییرات در دگرگونی های اجتماعی شامل تغییر زمان، مکان و انسان است. مساله آینده در ایران آینده در ایران امروز در قیاس با گذشته بسیار نزدیک تر شده است. در دوران معاصر مردم بیشتر درگیر آینده هستند. جامعه ما گویی به زمان حال و آینده ای پرتاب شده اند که بیشتر معطوف به آینده و بسط زمان حال هستیم. اینکه خانواده ها این قدر تاکید دارند که فرزندانشان زبان خارجی یاد بگیرند، کامپیوتر بیاموزند و رشته های تحصیلی پر درآمد و به زعم خودشان به درد بخور را بیاموزند به دلیل نگاه آینده نگرانه ای است که ذهن و زبان آنها را درگیر ساخته است. در دوران معاصر همه به دنبال تغییر هستند. گویا مردم از چیزی که هستند رضایت ندارند. به یک معنا همه مردم و خانواده ها در صدد جهانی شدن هستند. بر خلاف همه ادوار تاریخی، اگر امری و یا عنصری تاریخی که ارزشمند باشد آن را جذب می کنند و بازتولید و بازتفسیر می کنند و اگر فاقد ارزش باشد آن را با برچسب هایی مثل کهنه و قدیمی طرد می کنند. گذشته امروز به عنوان منبع نگریسته می شود و نه مرجع. بزرگترین تکاپوی ایران در دو سده گذشته که بعد ملموس و بیرونی دارد، گسترش دانشگاه ها و گسترش شهر ها بوده اند. تغییر نام دیگر آینده است. در زیست جهان جهان معاصر ایرانی، آینده مفهومی ازلی و توهمی نیست بلکه آینده مفهومی برای شدن و بودن و اکنونیت به کار می رود. به بیان بهتر، انسان ایرانی معاصریت خود را با مفهوم آینده پیوند زده است. امروزه وظیفه ما حرکت به سمت آینده و استقبال از آینده است و نه انتظار کشیدن برای آینده است.