درج شده توسط: مدیر سایت

یکی از دلایل اصلی چالش ریزگردها و آلودگی هوا، افزایش بیابان زایی است

15 Jun 2022

کد خبر : 925591

تعداد بازدید : 1

به مناسبت هفته جهاد کشاورزی و روز جهانی بیابان زدایی، پایگاه خبری دانشگاه گفتگویی با دکتر بیژن نظری عضو هیئت علمی گروه علوم و مهندسی آب پیرامون این موضوع انجام داد. دکتر نظری، در پاسخ به این سوال که بیابان زایی چه پیامد هایی برای استان قزوین داشته است افزود: بیابان‌زایی یکی از مسائلی است که اکثر مناطق دنیا، به ویژه در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا درگیر آن هستند و ایران نیز از این مساله مستثنی نبوده است. ما در سال‌های اخیر با چالش ریزگردها و آلودگی هوا مواجه شده‌ایم که یکی از دلایل اصلی آن افزایش بیابان‌زایی بوده است. بیابان‌زایی از چالش‌های جدی محیط زیستی محسوب می‌شود. در سال‌های اخیر  بحران ریزگردها و آلودگی هوا پیش آمده است که یکی از دلایل اصلی آن افزایش بیابان زایی بوده است. آلودگی هوای استان قزوین و بحران ریزگرد‌ها در مناطق جنوبی و غربی کشور و حتی مرکزی کشور، عدمتاً متاثر از عوامل و اقداماتی است که در سطح بین المللی، به ویژه کشورهای ترکیه، عراق، سوریه و عربستان سعودی، رخ داده است. البته برداشت بیش از حد از منابع آب و تخریب پوشش گیاهی و خاک در داخل کشور نیز مسئله را تشدید نموده است. وی در ارتباط با نقش بیابان زایی در آلودگی هوای استان قزوین اظهار داشت:  اگر ما چالش بیابان‌زایی را برآیندی از تبعات ضعف مدیریت منابع آب، تغییر کاربری اراضی و از بین رفتن جنگل ها و مراتع بدانیم می‌توان گفت که بیابان زایی عامل اصلی آلودگی هوا در استان است. البته توسعه صنایع آلاینده و افزایش تردد خودروها نیز از عوامل مهم دیگر هستند. قسمت اعظم چالش هایی که امروزه با آن مواجه هستیم به دلیل عوامل برون استانی و فعالیت‌های خارج از استان است و بخشی از مشکلات نیز متاثر از توسعه و پیش روی شوره‌زار دشت قزوین می‌باشد دکتر نظری در ادامه بیان داشت: می‌توان اینگونه تحلیل کرد که قسمت اعظم چالش هایی که امروزه با آن مواجه هستیم به دلیل فعالیت‌های خارج از استان است اما بخشی از مسئله متأثر  از توسعه شوره زار دشت قزوین می‌باشد. اگر چه حدود ۶۵ هزار هکتار از قزوین در محدوده اصلی شوره‌زار قرار دارد اما بیش از ۱۰۰ هزار هکتار از اراضی در استان قزوین درگیر پدیده بیابان زایی شده اند و به شکل جدی معرض از بین رفتن پوشش گیاهی، تخریب و فرسایش هستند. خطری که مناطق مختلف استان قزوین را علاوه بر بیابانی شدن تهدید می‌کند، بحث شور شدن خاک می‌باشد که می‌توان با برنامه ریزی مناسب، جلب مشارکت کشاورزان و روستاییان و اقدامات سازمانی جدی، احیای پوشش گیاهی مرتعی و جنگلی متناسب با شرایط آب و هوایی استان از خاک و اکوسیستم منطقه محافظت کرد . اگر ما در یک منطقه بتوانیم پوشش گیاهی و مرتعی را حفظ و تقویت کنیم رشد بیابان ها تا حد زیادی متوقف خواهد شد و این مسئله در درجه اول نیازمند اصلاح مدیریت منابع طبیعی و منابع آب است. دکتر نظری در پاسخ به اینکه حفظ پوشش گیاهی در استان تا چه اندازه می‌تواند از رشد بیابان زدایی جلوگیری کند تصریح کرد: حفظ پوشش گیاهی در استان کارکرد‌های اکوسیستمی متفاوتی دارد و اگر ما در یک منطقه بتوانیم پوشش گیاهی و مرتعی را حفظ کنیم رشد بیابان ها تا حد زیادی متوقف خواهد شد و در عین حال با ایجاد پوشش گیاهی متناسب با اکوسیستم از هدر رفت آب باران جلوگیری خواهیم کرد و تغذیه آب‌های زیر زمینی نیز بهبود خواهد یافت. این نکته قابل ذکر است که با حفظ پوشش گیاهی مراتع، وقوع سیلاب ها به مناطق شهری و خسارات مرتبط نیز کاهش می‌یابد و تالاب ها و آبخوان‌های استان نیز وضعیت بهتری خواهند یافت. ایشان با توجه به اینکه استان قزوین در سال‌های متمادی با کاهش ذخایر آب‌های زیر زمینی مواجه بوده است اشاره کرد: در پی کمبود این ذخایر ما با پدیده فرونشست زمین هم مواجه هستیم. باید توجه کرد که آبخوان ها صندوق ذخایر آب برای کشور هستند و با برداشت مستمر و بی رویه موجب ناپایداری اکوسیستم منطقه خواهیم شد. طبق برآوردها سالانه حدود 300 میلیون متر مکعب برابر با ۳۰۰ میلیارد لیتر ، بیش از تغذیه آبخوان دشت قزوین از آن برداشت می‌شود. همین مساله باعث کاهش توان ذخیره و آبدهی آبخوان و متراکم شدن خاک گشته است که پدیده فرونشست را با خود به همراه می‌آورد. فرونشت در استان قزوین  طبق آخرین گزارش‌های سازمان نقشه برداری کشور از ۱۰ تا ۱۷۰ میلی متر متغیر است. بیشترین مقدار این پدیده در استان، مربوط روستاهای بوئین زهرا به ویژه عصمت آباد می‌باشد. در صورت ادامه وضعیت فرونشست، آبخوان دشت قزوین امکان احیا و بازیابی خود را از دست خواهد داد. دکتر نظری در ارتباط با اقدامات صورت گرفته در این زمینه اظهار داشت: اقدامات و تدابیری در استان بکار گرفته شده است اما در یک تحلیل کلی این اقدامات کفایت و اثربخشی لازم را نداشته است. مهم‌ترین سازمان‌هایی که در مدیریت این موضوع دخیل هستند شرکت سهامی آب منطقه‌ای، سازمان جهاد کشاورزی، اداره کل محیط زیست و اداره منابع طبیعی می‌باشند. با توجه به اعتباراتی که برای حل مسئله بحران آب هزینه شده است و با اجرای طرح تعادل بخشی آبهای زیرزمینی و بهینه سازی مصرف آب در کشاورزی، شیب افت آبخوان کمتر شده است اما همچنان تا رسیدن به مرحله پایداری راه طولانی در پیش است. عضو هیئت علمی گروه علوم و مهندسی آب در پاسخ به این سوال که چرا با توجه به ماموریت اساسی جهاد کشاورزی و همچنین وجود ظرفیت شرکت‌های دانش بنیان همچنان اقدامات اساسی در ورود به این مساله نداشته ایم بیان کرد: عمده مشکلات در این زمینه، محدودیت های مالی و اعتباری و ضعف‌های مدیریتی بوده است. استفاده از ظرفیت‌ فعالیت های دانش‌بنیان، نیازمند یک مدیریت دانش‌بنیان است. مولفه‌ای که کمتر به آن پرداخته می‌شود. جامعه نخبگانی و دانشگاهی ظرفیت خوبی است که باید نهاد ها و سازمان‌های تصمیم‌ساز در زمینه بیابان زدایی و مدیریت آب از آن استفاده نمایند و رویکردهای بهتر و اصولی تری در پیش گرفته شود. یکی از آسیب‌های جدی در زمینه فعالیت شرکت‌های دانش بنیان بروکراسی اداری است. طرح هایی در استان در زمینه آبیاری هوشمند، حفاظت از محیط زیستی، اصلاح و پرورش نهال و ارقام جدید باغی و زارعی ارائه شده اند، اما زمانی می‌توانیم ادعا کنیم که در بحث دانش بنیان موفق شده ایم که در عرصه و عمل، کشاورزان از آن دانش در استفاده فراگیر داشته باشند. در مواجهه با مساله ‌بیابان‌زایی باید رویکرد عمل‌گرایانه در پیش گرفته شود. دکتر نظری در انتها به راهکارها و سیاست‌هایی که در کاهش پدیده بیابان زایی موثر هستند اشاره کرد و افزود برای بیابان‌زدایی باید رویکرد عملگرایانه در پیش گرفته شود، با شعار دادن مسایل پیچیده حل نخواهند شد. تنها در صورت همکاری جدی نهادها و عمل‌گرایی سازمان‌های متولی و مشارکت برنامه ریزی شده قشر نخبگانی و دانشگاهی می‌توان اقدامات و گام‌های مثبتی در این راستا انجام داد. دستگاه‌های اجرایی باید دانشگاه را  همراه خود بدانند و برای حمایت از طرح‌های دانشگاهی و دانش‌بنیان، الگوهای مناسبی را برنامه ریزی نمایند. اگر چنین الگوهایی شناسایی و طراحی شود، دانشگاه ها نیز می‌توانند در حل مسایل جامعه نقش‌آفرینی موثرتری داشته باشند.